استراتژی های بازاریابی برنامه ها و اقداماتی هستند که یک شرکت یا سازمان برای دستیابی به اهداف و مقاصد خود اجرا می کند. استراتژی های بازاریابی بسته به نوع محصول یا خدمات، بازار هدف، چشم انداز رقابتی، بودجه و نتایج مورد نظر می تواند متفاوت باشد .
تقسیمبندی بازار: این شامل تقسیم بازار به گروههای کوچکتری از مشتریان است که ویژگیها، نیازها، ترجیحات یا رفتارهای مشابهی دارند. با تقسیمبندی بازار، یک شرکت میتواند ترکیب بازاریابی خود را برای هر بخش تنظیم کند و راهحلهای مرتبطتر و شخصیسازیشدهتری را ارائه دهد .
تمایز محصول: این شامل ایجاد یک پیشنهاد ارزش منحصر به فرد برای یک محصول یا خدمات است که آن را از رقبا متمایز می کند و مشتریان را جذب می کند. تمایز محصول می تواند بر اساس ویژگی ها، مزایا، کیفیت، طراحی، نام تجاری یا خدمات مشتری باشد .
استراتژی قیمت گذاری: شامل تعیین قیمت یک محصول یا خدمات بر اساس عوامل مختلفی مانند هزینه تولید، ارزش درک شده توسط مشتریان، تقاضا و عرضه، رقابت و اهداف بازاریابی است. استراتژی قیمت گذاری می تواند بر سودآوری، حجم فروش، سهم بازار و وفاداری مشتری برای یک شرکت تأثیر بگذارد .
استراتژی توزیع: شامل انتخاب کانال ها و روش هایی است که از طریق آن محصول یا خدمات به مشتریان ارائه می شود. استراتژی توزیع می تواند بر در دسترس بودن، دسترسی، راحتی و رضایت مشتری تأثیر بگذارد. برخی از کانال های توزیع مستقیم (به عنوان مثال، آنلاین، سفارش پستی، فروش مستقیم) و غیر مستقیم (به عنوان مثال، عمده فروشان، خرده فروشان، نمایندگان) هستند .
استراتژی ارتقاء: شامل انتقال ارزش و مزایای محصول یا خدمات به مشتریان بالقوه و موجود است. یک استراتژی تبلیغاتی میتواند شامل ابزارها و تکنیکهای مختلفی باشد، مانند تبلیغات، روابط عمومی، پیشبرد فروش، فروش شخصی، رسانههای اجتماعی و دهان به دهان .
مدیریت ارتباط با مشتری: این شامل ایجاد و حفظ روابط بلندمدت با مشتریان با ارائه خدمات ارزش افزوده، پشتیبانی، بازخورد، برنامه های وفاداری و مشوق ها است. CRM می تواند به یک شرکت کمک کند تا پایگاه مشتری خود را حفظ کرده و رشد دهد، شهرت خود را افزایش دهد و ارجاعات و خریدهای تکراری ایجاد کند .
بخشبندی بازار یک استراتژی بازاریابی است که شامل تقسیم بازار به گروههای کوچکتری از مشتریان است که ویژگیها، نیازها، ترجیحات یا رفتارهای مشابهی دارند. با تقسیمبندی بازار، یک شرکت میتواند ترکیب بازاریابی خود را برای هر بخش تنظیم کند و راهحلهای مرتبطتر و شخصیسازیشدهتری ارائه دهد. به عنوان مثال، یک فروشگاه لباس ممکن است بازار خود را بر اساس سن، جنسیت، سبک، درآمد یا موقعیت مکانی تقسیم کند. سپس می تواند محصولات خود را متناسب با آن طراحی و نمایش دهد تا هر بخش را جذب و رضایت بخشد .
برخی دیگر از استراتژی های بازاریابی عبارتند از :
تمایز محصول: این شامل ایجاد یک پیشنهاد ارزش منحصر به فرد برای یک محصول یا خدمات است که آن را از رقبا متمایز می کند و مشتریان را جذب می کند. تمایز محصول می تواند بر اساس ویژگی ها، مزایا، کیفیت، طراحی، نام تجاری یا خدمات مشتری باشد .
استراتژی قیمت گذاری: شامل تعیین قیمت یک محصول یا خدمات بر اساس عوامل مختلفی مانند هزینه تولید، ارزش درک شده توسط مشتریان، تقاضا و عرضه، رقابت و اهداف بازاریابی است. استراتژی قیمت گذاری می تواند بر سودآوری، حجم فروش، سهم بازار و وفاداری مشتری برای یک شرکت تأثیر بگذارد .
استراتژی توزیع: شامل انتخاب کانال ها و روش هایی است که از طریق آن محصول یا خدمات به مشتریان ارائه می شود. استراتژی توزیع می تواند بر در دسترس بودن، دسترسی، راحتی و رضایت مشتری تأثیر بگذارد. برخی از کانال های توزیع مستقیم (به عنوان مثال، آنلاین، سفارش پستی، فروش مستقیم) و غیر مستقیم (به عنوان مثال، عمده فروشان، خرده فروشان، نمایندگان) هستند .
استراتژی ارتقاء: شامل انتقال ارزش و مزایای محصول یا خدمات به مشتریان بالقوه و موجود است. یک استراتژی تبلیغاتی میتواند شامل ابزارها و تکنیکهای مختلفی باشد، مانند تبلیغات، روابط عمومی، پیشبرد فروش، فروش شخصی، رسانههای اجتماعی و دهان به دهان .
مدیریت ارتباط با مشتری: این شامل ایجاد و حفظ روابط بلندمدت با مشتریان با ارائه خدمات ارزش افزوده، پشتیبانی، بازخورد، برنامه های وفاداری و مشوق ها است. CRM می تواند به یک شرکت کمک کند تا پایگاه مشتری خود را حفظ کرده و رشد دهد، شهرت خود را افزایش دهد و ارجاعات و خریدهای تکراری ایجاد کند .
استراتژی قیمت گذاری یک استراتژی بازاریابی است که شامل تعیین قیمت یک محصول یا خدمات بر اساس عوامل مختلفی مانند هزینه تولید، ارزش درک شده توسط مشتریان، تقاضا و عرضه، رقابت و اهداف بازاریابی است. استراتژی قیمت گذاری می تواند بر سودآوری، حجم فروش، سهم بازار و وفاداری مشتری برای یک شرکت تأثیر بگذارد .
برای توسعه استراتژی قیمت گذاری، شرکت باید مراحل زیر را دنبال کند :
– تعیین بازار هدف و تقسیم آن بر اساس تمایل و توانایی پرداخت برای محصول یا خدمات .
– تجزیه و تحلیل هزینه های مربوط به تولید و ارائه محصول یا خدمات و تعیین نقطه سر به سر و حاشیه سود مورد نیاز .
– در مورد قیمت ها و ارزش های پیشنهادی رقبا تحقیق کنید و نقاط قوت و ضعف استراتژی های قیمت گذاری آنها را ارزیابی کنید .
– یک هدف قیمت گذاری را انتخاب کنید، مانند به حداکثر رساندن سود، افزایش سهم بازار، نفوذ به بازار جدید، یا ایجاد یک تصویر متمایز .
– روش قیمت گذاری را تعیین کنید، مانند: مبتنی بر هزینه، مبتنی بر ارزش، مبتنی بر رقابت یا مبتنی بر مشتری .
– قیمت را با توجه به شرایط بازار، بازخورد مشتری، فعالیت های تبلیغاتی یا چرخه عمر محصول تنظیم کنید .
برخی دیگر از استراتژی های بازاریابی عبارتند از :
تقسیمبندی بازار: این شامل تقسیم بازار به گروههای کوچکتری از مشتریان است که ویژگیها، نیازها، ترجیحات یا رفتارهای مشابهی دارند. با تقسیمبندی بازار، یک شرکت میتواند ترکیب بازاریابی خود را برای هر بخش سفارشی کند و راهحلهای مرتبطتر و شخصیسازیشدهتری ارائه دهد .
تمایز محصول: این شامل ایجاد یک پیشنهاد ارزش منحصر به فرد برای یک محصول یا خدمات است که آن را از رقبا متمایز می کند و مشتریان را جذب می کند. تمایز محصول می تواند بر اساس ویژگی ها، مزایا، کیفیت، طراحی، نام تجاری یا خدمات مشتری باشد .
استراتژی توزیع: شامل انتخاب کانال ها و روش هایی است که از طریق آن محصول یا خدمات به مشتریان ارائه می شود. استراتژی توزیع می تواند بر در دسترس بودن، دسترسی، راحتی و رضایت مشتری تأثیر بگذارد. برخی از کانال های توزیع مستقیم (به عنوان مثال، آنلاین، سفارش پستی، فروش مستقیم) و غیر مستقیم (به عنوان مثال، عمده فروشان، خرده فروشان، نمایندگان) هستند .
استراتژی ارتقاء: شامل انتقال ارزش و مزایای محصول یا خدمات به مشتریان بالقوه و موجود است. یک استراتژی تبلیغاتی میتواند شامل ابزارها و تکنیکهای مختلفی باشد، مانند تبلیغات، روابط عمومی، پیشبرد فروش، فروش شخصی، رسانههای اجتماعی و دهان به دهان .
مدیریت ارتباط با مشتری: این شامل ایجاد و حفظ روابط بلندمدت با مشتریان با ارائه خدمات ارزش افزوده، پشتیبانی، بازخورد، برنامه های وفاداری و مشوق ها است. CRM می تواند به یک شرکت کمک کند تا پایگاه مشتری خود را حفظ کرده و رشد دهد، شهرت خود را افزایش دهد و ارجاعات و خریدهای تکراری ایجاد کند .
استراتژی های بازاریابی برنامه ها و رویه هایی هستند که یک شرکت یا سازمان برای دستیابی به اهداف و مقاصد خود در یک بازار رقابتی استفاده می کند. استراتژی های بازاریابی می تواند شامل عناصر مختلفی مانند توسعه محصول، قیمت گذاری، ارتقاء، توزیع، خدمات مشتری، برندسازی و تحقیقات بازار باشد. استراتژیهای بازاریابی اغلب بر تجزیه و تحلیل محیط کسبوکار خارجی و داخلی، مانند فرصتها و تهدیدهای بازار، نقاط قوت و ضعف کسبوکار، و هدف قرار دادن نیازها و ترجیحات مشتریان، متکی هستند .
یکی از مهمترین جنبههای استراتژیهای بازاریابی، شناسایی و تقسیمبندی بازار هدف شماست، یعنی گروهی از مشتریان بالقوه که به احتمال زیاد محصول یا خدمات ارائه شده توسط شرکت را خریداری میکنند. با تقسیمبندی بازار، یک شرکت میتواند ترکیب بازاریابی خود را متناسب با نیازها و خواستههای خاص هر بخش تنظیم کند و ارزش پیشنهادی منحصر به فردی ایجاد کند که آن را از رقبای خود متمایز میکند. تقسیم بندی می تواند بر اساس معیارهای مختلفی مانند جمعیت شناسی، روانشناختی، رفتار، جغرافیا یا مزایای مورد نظر باشد .
یکی دیگر از جنبه های کلیدی استراتژی های بازاریابی، ایجاد یک بیانیه موقعیت یابی است، که بیانیه ای مختصر و واضح است که به طور خلاصه نشان می دهد که چگونه یک شرکت می خواهد محصول یا خدماتش توسط مشتریان هدف در مقایسه با رقبای خود درک شود. بیانیه موقعیتیابی باید مزایا و ویژگیهای منحصربهفرد محصول یا خدمات و همچنین دلایلی را بیان کند که چرا مشتریان باید آن را نسبت به سایر گزینهها انتخاب کنند. بیانیه موقعیت یابی همچنین باید ارزش های اصلی و ماموریت کسب و کار را منعکس کند و تصویر برند منسجم و منسجمی را منتقل کند .
سومین جنبه ضروری استراتژی های بازاریابی، طراحی و اجرای آمیخته بازاریابی است که ترکیبی از چهار عنصر محصول، قیمت، مکان و تبلیغ است. عنصر محصول به ویژگی ها و مزایای فیزیکی یک محصول یا خدمات، مانند کیفیت، ویژگی ها، طراحی، بسته بندی، ضمانت و غیره اشاره دارد. جزء قیمت به مقدار پولی که مشتریان برای به دست آوردن محصول یا خدمات باید پرداخت کنند و همچنین تخفیف ها، مشوق ها، روش های پرداخت و غیره اشاره دارد. عنصر مکان به کانالها و مکانهایی اطلاق میشود که مشتریان از طریق آنها میتوانند به محصول یا خدمات دسترسی داشته باشند و آن را خریداری کنند، مانند پلتفرمهای آنلاین، فروشگاههای خردهفروشی، توزیعکنندگان و غیره. مولفه ترفیع به ابزارها و تکنیک های ارتباطی اشاره دارد که یک شرکت برای اطلاع رسانی و متقاعد کردن مشتریان در مورد محصول یا خدمات خود استفاده می کند، مانند تبلیغات، روابط عمومی، پیشبرد فروش، فروش شخصی، رسانه های اجتماعی و غیره .
آمیخته بازاریابی باید با بیانیه موقعیت یابی و بخش های بازار هدف سازگار باشد و باید با توجه به مشاهدات و نتایج به دست آمده از نظارت و ارزیابی عملکرد بازاریابی تنظیم شود. آمیخته بازاریابی همچنین باید به اندازه کافی انعطاف پذیر باشد تا با شرایط متغیر بازار و ترجیحات مشتری سازگار شود .
استراتژی های بازاریابی برای هر شرکت یا سازمانی که می خواهد در بازار رقابتی موفق شود، حیاتی است. استراتژی های بازاریابی می تواند به یک شرکت یا سازمان کمک کند تا برای مشتریان و ذینفعان خود ارزش ایجاد کند، سهم بازار و سودآوری خود را افزایش دهد، شهرت و وفاداری برند خود را افزایش دهد و به اهداف و اهداف بلند مدت خود دست یابد .
استراتژی های بازاریابی برنامه ها و رویه هایی هستند که یک شرکت یا سازمان برای دستیابی به اهداف و مقاصد خود در یک بازار رقابتی استفاده می کند. استراتژی های بازاریابی می تواند شامل عناصر مختلفی مانند توسعه محصول، قیمت گذاری، ارتقاء، توزیع، خدمات مشتری، برندسازی و تحقیقات بازار باشد. استراتژیهای بازاریابی اغلب بر تجزیه و تحلیل محیط کسبوکار خارجی و داخلی، مانند فرصتها و تهدیدهای بازار، نقاط قوت و ضعف کسبوکار، و هدف قرار دادن نیازها و ترجیحات مشتریان، متکی هستند .
یکی از مهمترین جنبههای استراتژیهای بازاریابی، شناسایی و تقسیمبندی بازار هدف شماست، یعنی گروهی از مشتریان بالقوه که به احتمال زیاد محصول یا خدمات ارائه شده توسط شرکت را خریداری میکنند. با تقسیمبندی بازار، یک شرکت میتواند ترکیب بازاریابی خود را متناسب با نیازها و خواستههای خاص هر بخش تنظیم کند و ارزش پیشنهادی منحصر به فردی ایجاد کند که آن را از رقبای خود متمایز میکند. تقسیم بندی می تواند بر اساس معیارهای مختلفی مانند جمعیت شناسی، روانشناختی، رفتار، جغرافیا یا مزایای مورد نظر باشد .
یکی دیگر از جنبه های کلیدی استراتژی های بازاریابی، ایجاد یک بیانیه موقعیت یابی است، که بیانیه ای مختصر و واضح است که به طور خلاصه نشان می دهد که چگونه یک شرکت می خواهد محصول یا خدماتش توسط مشتریان هدف در مقایسه با رقبای خود درک شود. بیانیه موقعیتیابی باید مزایا و ویژگیهای منحصربهفرد محصول یا خدمات و همچنین دلایلی را بیان کند که چرا مشتریان باید آن را نسبت به سایر گزینهها انتخاب کنند. بیانیه موقعیت یابی همچنین باید ارزش های اصلی و ماموریت کسب و کار را منعکس کند و تصویر برند منسجم و منسجمی را منتقل کند .
سومین جنبه ضروری استراتژی های بازاریابی، طراحی و اجرای آمیخته بازاریابی است که ترکیبی از چهار عنصر محصول، قیمت، مکان و تبلیغ است. عنصر محصول به ویژگی ها و مزایای فیزیکی یک محصول یا خدمات، مانند کیفیت، ویژگی ها، طراحی، بسته بندی، ضمانت و غیره اشاره دارد. جزء قیمت به مقدار پولی که مشتریان برای به دست آوردن محصول یا خدمات باید پرداخت کنند و همچنین تخفیف ها، مشوق ها، روش های پرداخت و غیره اشاره دارد. عنصر مکان به کانالها و مکانهایی اطلاق میشود که مشتریان از طریق آنها میتوانند به محصول یا خدمات دسترسی داشته باشند و آن را خریداری کنند، مانند پلتفرمهای آنلاین، فروشگاههای خردهفروشی، توزیعکنندگان و غیره. مولفه ترفیع به ابزارها و تکنیک های ارتباطی اشاره دارد که یک شرکت برای اطلاع رسانی و متقاعد کردن مشتریان در مورد محصول یا خدمات خود استفاده می کند، مانند تبلیغات، روابط عمومی، پیشبرد فروش، فروش شخصی، رسانه های اجتماعی و غیره .
آمیخته بازاریابی باید با بیانیه موقعیت یابی و بخش های بازار هدف سازگار باشد و باید با توجه به مشاهدات و نتایج به دست آمده از نظارت و ارزیابی عملکرد بازاریابی تنظیم شود. آمیخته بازاریابی همچنین باید به اندازه کافی انعطاف پذیر باشد تا با شرایط متغیر بازار و ترجیحات مشتری سازگار شود .
استراتژی های بازاریابی برای هر شرکت یا سازمانی که می خواهد در بازار رقابتی موفق شود، حیاتی است. استراتژی های بازاریابی می تواند به یک شرکت یا سازمان کمک کند تا برای مشتریان و ذینفعان خود ارزش ایجاد کند، سهم بازار و سودآوری خود را افزایش دهد، شهرت و وفاداری برند خود را افزایش دهد و به اهداف و اهداف بلند مدت خود دست یابد .
چند نمونه از استراتژی های بازاریابی عبارتند از :
– بازاریابی محتوا: این استراتژی شامل ایجاد و توزیع محتوای ارزشمند، مرتبط و جذاب (مانند پستهای وبلاگ، ویدیوها، پادکستها، کتابهای الکترونیکی و غیره) است که مخاطبان مشخص و مشخصی را جذب و حفظ میکند و آنها را به اقدام (مانند اشتراک، خرید) سوق میدهد. ، اشتراک گذاری و غیره). بازاریابی محتوا میتواند به یک شرکت یا سازمان کمک کند تا اعتبار و اعتبار خود را در زمینه خود ایجاد کند، به مشتریان خود در مورد محصولات یا خدمات خود آموزش دهد، سرنخها و تبدیلها ایجاد کند، آگاهی و وفاداری برند را افزایش دهد و رتبه موتور جستجوی خود را بهبود بخشد .
– بازاریابی رسانه های اجتماعی: این استراتژی شامل استفاده از پلتفرم های رسانه های اجتماعی ( مانند فیس بوک ، توییتر ، اینستاگرام ، لینکدین و غیره ) برای برقراری ارتباط با مشتریان فعلی و بالقوه، به اشتراک گذاری محتوا (مانند عکس، فیلم و داستان) و تبلیغ محصولات یا خدمات. (مانند تبلیغات یا تأثیرگذاران)، ایجاد روابط (مانند نظرات یا پیامها)، تشویق تعامل (مانند لایک یا اشتراکگذاری)، و افزایش ترافیک (مانند پیوندها یا هشتگها). بازاریابی رسانه های اجتماعی می تواند به یک شرکت یا سازمان کمک کند تا به مخاطبان بزرگ و متنوعی دست یابد، شناخت و اعتماد برند را افزایش دهد، جامعه ای پیرامون برند خود ایجاد کند، بازخورد و بینش ایجاد کند و فروش را افزایش دهد .
– بازاریابی ایمیلی: این استراتژی شامل ارسال ایمیل (مانند خبرنامه، پیشنهادات، یادآوری ها و غیره) به لیستی از مشترکینی است که برای دریافت آنها انتخاب شده اند. بازاریابی ایمیلی می تواند به یک شرکت یا سازمان کمک کند تا مستقیماً با مشتریان خود ارتباط برقرار کند، پیام های شخصی را ارائه دهد، حفظ مشتری را افزایش دهد، سرنخ ها را پرورش دهد و تبدیل ها را افزایش دهد .
انتخاب استراتژی بازاریابی مناسب برای کسب و کار شما به عوامل مختلفی از جمله اهداف و اهداف، بازار هدف، بودجه، منابع، رقبا و صنعت شما بستگی دارد. هیچ راه حل یکسانی برای بازاریابی وجود ندارد و ممکن است برای دستیابی به بهترین نتایج نیاز به استفاده از طیف وسیعی از استراتژی های مختلف داشته باشید. در اینجا چند مرحله وجود دارد که می تواند به شما در انتخاب استراتژی بازاریابی مناسب برای کسب و کارتان کمک کند :
– اهداف و مقاصد خود را مشخص کنید: می خواهید از طریق تلاش های بازاریابی خود به چه چیزی برسید؟ آیا می خواهید آگاهی از برند را افزایش دهید، سرنخ را جذب کنید، فروش را افزایش دهید، وفاداری مشتری را بهبود بخشید یا چیز دیگری؟ داشتن اهداف و اهداف مشخص و مشخص به شما کمک می کند عملکرد بازاریابی خود را اندازه گیری و ارزیابی کنید و استراتژی خود را بر اساس آن تنظیم کنید .
– بازار هدف خود را مشخص کنید: مشتریان ایده آل شما چه کسانی هستند؟ نیازها، خواسته ها، ترجیحات، چالش ها و نقاط درد آنها چیست؟ آنها چگونه برای خرید تصمیم می گیرند؟ آنها وقت خود را به صورت آنلاین و آفلاین در کجا می گذرانند؟ چگونه می توانید به طور موثر به آنها دسترسی پیدا کنید و با آنها ارتباط برقرار کنید؟ تقسیم بازار هدف خود به گروه های کوچکتر بر اساس معیارهای مختلف (مانند جمعیت شناسی، روانشناسی، رفتار، جغرافیا یا مزایای مورد نظر) به شما کمک می کند تا ترکیب بازاریابی خود را متناسب با هر بخش تنظیم کنید و ارزش پیشنهادی منحصر به فردی ایجاد کنید که شما را از رقبای خود متمایز می کند. .
– رقبای خود را تحلیل کنید: رقبای مستقیم و غیر مستقیم شما چه کسانی هستند؟ قوت و ضعف آنها در چیست؟؟ استراتژی ها و تاکتیک های بازاریابی آنها چیست؟ آنها چگونه خود را در بازار قرار می دهند؟ عملکرد آنها از نظر فروش، سهم بازار، رضایت مشتری و غیره چگونه است؟ انجام یک تحلیل رقابتی به شما کمک می کند شکاف ها و فرصت های موجود در بازار را شناسایی کنید و همچنین از بهترین شیوه ها و اشتباهات رقبای خود درس بگیرید .
– آمیخته بازاریابی خود را انتخاب کنید: بر اساس اهداف و مقاصد، بازار هدف و تحلیل رقابتی خود، می توانید آمیخته بازاریابی خود را طراحی و اجرا کنید که ترکیبی از چهار عنصر محصول، قیمت، مکان و تبلیغ است. عنصر محصول به ویژگی های فیزیکی و مزایای محصول یا خدمات شما مانند کیفیت، ویژگی ها و طراحی اشاره دارد
بسته بندی، گارانتی و غیره جزء قیمت به مقدار پولی که مشتریان شما برای به دست آوردن محصول یا خدمات شما باید بپردازند و همچنین تخفیف ها، مشوق ها، روش های پرداخت و غیره اشاره دارد. عنصر مکان به کانالها و مکانهایی اشاره دارد که مشتریان شما میتوانند به محصول یا خدمات شما دسترسی داشته باشند و آن را خریداری کنند، مانند پلتفرمهای آنلاین، فروشگاههای خردهفروشی، توزیعکنندگان و غیره. ترفیع به ابزارها و تکنیک های ارتباطی اطلاق می شود که برای اطلاع رسانی و متقاعد کردن مشتریان خود در مورد محصول یا خدمات خود استفاده می کنید، مانند تبلیغات، روابط عمومی، پیشبرد فروش، فروش شخصی، رسانه های اجتماعی و غیره. شما باید آمیخته بازاریابی را انتخاب کنید که به بهترین وجه با اهداف و مقاصد، بخش های بازار هدف و بیانیه موقعیت یابی شما مطابقت دارد .
– عملکرد بازاریابی خود را نظارت و ارزیابی کنید: چقدر در دستیابی به اهداف و اهداف خود از طریق استراتژی بازاریابی خود موفق هستید؟ از چه شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) برای سنجش موفقیت بازاریابی خود استفاده می کنید؟ چگونه داده ها را از منابع مختلف جمع آوری و تجزیه و تحلیل می کنید (به عنوان مثال تجزیه و تحلیل وب، بازخورد مشتریان، گزارش های فروش و غیره)؟ چگونه از داده ها برای بهبود استراتژی و تاکتیک های بازاریابی خود استفاده می کنید؟ نظارت و ارزیابی عملکرد بازاریابی به شما کمک می کند پیشرفت خود را پیگیری کنید، نقاط قوت و ضعف را شناسایی کنید و استراتژی بازاریابی خود را بهبود بخشید .
انتخاب استراتژی بازاریابی کار آسانی نیست و برخی از اشتباهات رایج وجود دارد که باید از آنها اجتناب کنید، مانند :
– نداشتن اهداف و مقاصد مشخص و مشخص: اگر ندانید با تلاش های بازاریابی خود می خواهید به چه چیزی برسید، نمی توانید عملکرد بازاریابی خود را اندازه گیری و ارزیابی کنید و استراتژی خود را بر اساس آن تنظیم کنید. شما باید اهداف و اهداف SMART داشته باشید که مشخص، قابل اندازه گیری، دستیابی، مرتبط و محدود به زمان باشد .
– عدم شناخت بازار هدف: اگر ندانید مشتریان ایده آل شما چه کسانی هستند، چه نیازهایی دارند، چه چیزی می خواهند، ترجیح می دهند و چه انتظاراتی از شما دارند، نمی توانید آمیخته بازاریابی خود را برای رفع نیازها و خواسته های آنها طراحی کنید. و یک پیشنهاد ارزش منحصر به فرد ایجاد کنید که شما را از رقبای خود متمایز کند. شما باید تحقیقات بازار و تقسیم بندی را انجام دهید تا بازار هدف خود را بهتر بشناسید و به طور موثر با آنها ارتباط برقرار کنید .
– تجزیه و تحلیل نکردن رقبای خود: اگر ندانید رقبای شما چه کسانی هستند، چه چیزی ارائه می دهند، چگونه خود را در موقعیت قرار می دهند و چگونه در بازار عمل می کنند، نمی توانید شکاف ها و فرصت های موجود در بازار و همچنین شناسایی کنید. از بهترین شیوه ها و اشتباهات آنها درس بگیرند. شما باید یک تحلیل رقابتی انجام دهید تا بینش خود را نسبت به محیط رقابتی خود به دست آورید و مزیت رقابتی ایجاد کنید .
– عدم انتخاب آمیخته بازاریابی مناسب: اگر ترکیب مناسبی از محصول، قیمت، مکان و تبلیغ را انتخاب نکنید که با اهداف، مقاصد، بخشهای بازار هدف و بیانیه موقعیتیابی شما مطابقت داشته باشد، نمیتوانید ارزشی را به محصول خود ارائه دهید. مشتریان و ذینفعان، سهم بازار و سودآوری خود را افزایش دهید و اعتبار و وفاداری برند خود را افزایش دهید و به اهداف و اهداف بلند مدت خود برسید. شما باید آمیخته بازاریابی را انتخاب کنید که با استراتژی بازاریابی شما سازگار باشد و با شرایط متغیر بازار و ترجیحات مشتری سازگار باشد .
– عدم نظارت و ارزیابی عملکرد بازاریابی: اگر پیشرفت خود را ردیابی نکنید، نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی نکنید و استراتژی و تاکتیک های بازاریابی خود را بر اساس داده ها و بازخوردها بهبود بخشید، نمی توانید اثربخشی و کارایی بازاریابی خود را بهبود بخشید. و همچنین دستیابی به بهبود مستمر و نوآوری. شما باید عملکرد بازاریابی خود را با استفاده از شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) و منابع داده مختلف (مانند تجزیه و تحلیل وب، بازخورد مشتریان، گزارش های فروش و غیره) نظارت و ارزیابی کنید. استراتژیهای بازاریابی اغلب توسط بسیاری از افراد اشتباه درک میشوند یا اشتباه تعبیر میشوند، و برخی از تصورات غلط رایج وجود دارد که باید از آنها آگاه باشید، مانند :
استراتژی های بازاریابی فقط برای شرکت های بزرگ در نظر گرفته شده اند: این درست نیست، زیرا استراتژی های بازاریابی برای هر شرکت یا سازمانی صرف نظر از اندازه، صنعت یا بودجه آن ضروری است . استراتژی های بازاریابی می تواند به یک شرکت یا سازمان کمک کند تا برای مشتریان و ذینفعان خود ارزش ایجاد کند، سهم بازار و سودآوری خود را افزایش دهد، شهرت و وفاداری برند خود را افزایش دهد و به اهداف و اهداف بلند مدت خود دست یابد. کسبوکارها و سازمانهای کوچک نیز میتوانند از استراتژیهای بازاریابی سود ببرند، زیرا میتواند به آنها کمک کند تا با بازیگران بزرگتر و تثبیتشدهتر در بازار رقابت کنند و همچنین به بازارهای ویژهای برسند که دیگران ممکن است نادیده گرفته شوند یا کمتر از آنها استفاده کنند .
استراتژی های بازاریابی فقط به تبلیغات مربوط می شود: این درست نیست، زیرا استراتژی های بازاریابی بسیار بیشتر از تبلیغات هستند. تبلیغات تنها یکی از چهار P آمیخته بازاریابی است که شامل محصول، قیمت و مکان نیز می شود. ترفیع یک ابزار و تکنیک ارتباطی است که توسط یک شرکت یا سازمان برای اطلاع رسانی و متقاعد کردن مشتریان در مورد محصول یا خدمات خود استفاده می شود، اما این تنها عاملی نیست که بر رفتار و رضایت مشتری تأثیر می گذارد. یک شرکت یا سازمان همچنین باید سایر عناصر آمیخته بازاریابی مانند کیفیت، ویژگی ها، طراحی، بسته بندی، گارانتی و غیره محصول یا خدمات را در نظر بگیرد. مقدار پولی که مشتریان برای به دست آوردن محصول یا خدمات باید پرداخت کنند، همچنین تخفیف ها، مشوق ها، روش های پرداخت و غیره؛ کانالها و مکانهایی که مشتریان از طریق آنها میتوانند به محصول یا خدمات دسترسی داشته باشند و آن را خریداری کنند، مانند پلتفرمهای آنلاین، فروشگاههای خردهفروشی، توزیعکنندگان و غیره. همه این عناصر باید با بیانیه موقعیتیابی و بخشهای بازار هدف همسو باشند و باید بر اساس بازخورد و نتایج بهدستآمده از نظارت و ارزیابی عملکرد بازاریابی تنظیم شوند .
استراتژی های بازاریابی ثابت و ثابت هستند: این درست نیست، زیرا استراتژی های بازاریابی پویا و انعطاف پذیر هستند. استراتژی های بازاریابی ثابت نیستند و باید به طور مداوم بر اساس داده ها و بازخوردهای دریافتی از منابع مختلف (به عنوان مثال تجزیه و تحلیل وب، بازخورد مشتری، گزارش های فروش و غیره) نظارت و ارزیابی شوند. استراتژی های بازاریابی همچنین باید با شرایط متغیر بازار و ترجیحات مشتری و همچنین فرصت ها و تهدیدهای جدید در بازار سازگار شوند. یک شرکت یا سازمان باید همیشه آماده اصلاح یا بازنگری استراتژی و تاکتیک های بازاریابی خود بر اساس نتایج و بینش های به دست آمده از عملکرد بازاریابی خود باشد .
برخی دیگر از تصورات غلط در مورد استراتژی های بازاریابی عبارتند از :
استراتژی های بازاریابی مانند برنامه های بازاریابی هستند: این درست نیست، زیرا استراتژی های بازاریابی و برنامه های بازاریابی دو مفهوم متفاوت هستند. استراتژی های بازاریابی جهت و چارچوب کلی است که یک شرکت یا سازمان برای دستیابی به اهداف و مقاصد خود در یک بازار رقابتی دنبال می کند. استراتژی های بازاریابی شامل شناسایی و تقسیم بندی بازار هدف، تدوین بیانیه موقعیت یابی و طراحی و اجرای آمیخته بازاریابی است. برنامه های بازاریابی، اقدامات و مراحل دقیق و مشخصی هستند که یک شرکت یا سازمان برای اجرای استراتژی بازاریابی خود انجام می دهد. برنامه های بازاریابی شامل بودجه، برنامه، منابع، مسئولیت ها و روش های ارزیابی برای هر فعالیت بازاریابی است .
استراتژی های بازاریابی فقط به شهود و خلاقیت بستگی دارد: این درست نیست، زیرا استراتژی های بازاریابی نیز به داده ها و تجزیه و تحلیل بستگی دارد. استراتژی های بازاریابی فقط داشتن یک ایده خوب یا یک شعار جذاب نیست، بلکه در مورد داشتن درک کامل از بازار و مشتریان نیز هست. استراتژی های بازاریابی اغلب مبتنی بر تجزیه و تحلیل محیط بیرونی و داخلی یک شرکت یا سازمان است، مانند فرصت ها و تهدیدهای بازار، نقاط قوت و ضعف شرکت یا سازمان، و نیازها و ترجیحات مشتریان هدف. استراتژی های بازاریابی همچنین بر داده ها و بازخورد از منابع مختلف (مانند تجزیه و تحلیل وب، بازخورد مشتریان، گزارش های فروش و غیره) برای نظارت و ارزیابی عملکرد بازاریابی و تنظیم استراتژی بر اساس آن متکی هستند .
استراتژی های بازاریابی فعالیت های یکبار مصرف هستند: این درست نیست، زیرا استراتژی های بازاریابی فعالیت های مستمر و مداوم هستند. استراتژی های بازاریابی چیزی نیست که یک شرکت یا سازمان یک بار انجام دهد و سپس فراموش کند، بلکه چیزی است که یک شرکت یا سازمان به طور منظم و مداوم انجام می دهد. استراتژی های بازاریابی مستلزم نظارت و ارزیابی مداوم بر اساس داده ها و بازخورد از منابع مختلف (مانند تجزیه و تحلیل وب، بازخورد مشتریان، گزارش های فروش و غیره) برای پیگیری پیشرفت، شناسایی نقاط قوت و ضعف و بهبود استراتژی هستند. استراتژی های بازاریابی همچنین مستلزم سازگاری مداوم با شرایط متغیر بازار و ترجیحات مشتری هستند.
و همچنین فرصت ها و تهدیدهای جدید در بازار. یک شرکت یا سازمان باید همیشه آماده اصلاح یا بازنگری استراتژی و تاکتیک های بازاریابی خود بر اساس نتایج و بینش های به دست آمده از عملکرد بازاریابی خود باشد .
پیاده سازی استراتژی بازاریابی کار ساده یا آسانی نیست و برخی از چالش های رایجی وجود دارد که ممکن است یک شرکت یا سازمان با آن مواجه شود، مانند :
– کمبود منابع: ممکن است شرکت یا سازمان منابع کافی مانند زمان، پول، افراد یا فناوری برای اجرای موثر و کارآمد استراتژی بازاریابی خود را نداشته باشد. به عنوان مثال، یک شرکت یا سازمان ممکن است بودجه کافی برای اجرای یک کمپین تبلیغاتی در مقیاس بزرگ، کارکنان کافی برای رسیدگی به خدمات مشتری، یا فناوری کافی برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها را نداشته باشد. کمبود منابع ممکن است دامنه و کیفیت فعالیت های بازاریابی را محدود کند و بر عملکرد و نتایج بازاریابی تأثیر بگذارد .
– عدم همسویی: یک شرکت یا سازمان ممکن است تناسب روشن و ثابتی بین استراتژی بازاریابی خود و سایر استراتژی های خود مانند استراتژی تجاری، استراتژی محصول، استراتژی فروش یا استراتژی خدمات مشتری نداشته باشد. به عنوان مثال، یک شرکت یا سازمان ممکن است یک استراتژی بازاریابی متمرکز بر افزایش آگاهی از برند داشته باشد، اما یک استراتژی محصول بر بهبود کیفیت محصول، یک استراتژی فروش متمرکز بر افزایش حجم فروش، یا یک استراتژی خدمات مشتری متمرکز بر بهبود رضایت مشتری باشد. ناهماهنگی ممکن است باعث سردرگمی و درگیری بین بخش ها و تیم های مختلف شود و ممکن است بر عملکرد و نتایج بازاریابی تأثیر بگذارد .
– عدم ارتباط: ممکن است شرکت یا سازمان بین ذینفعان داخلی و خارجی مانند کارکنان، مشتریان، شرکا، تامین کنندگان یا رقبا ارتباط موثر و کارآمدی نداشته باشد. به عنوان مثال، یک شرکت یا سازمان ممکن است اهداف و اهداف بازاریابی خود را به طور واضح و شفاف به کارکنان خود منتقل نکند، یا ارزش و مزایای خود را به طور واضح و قانع کننده برای مشتریان خود، یا انتظارات و الزامات خود را به وضوح و با احترام به شرکا یا تامین کنندگان خود ارائه ندهد، یا نقاط قوت و ضعف آن به وضوح و صریح برای رقبای خود. فقدان ارتباط ممکن است باعث ایجاد سوء تفاهم و بی اعتمادی بین ذینفعان مختلف شود و ممکن است بر عملکرد و نتایج بازاریابی تأثیر بگذارد .
غلبه بر کمبود منابع در اجرای استراتژی بازاریابی ممکن است دشوار باشد، اما غیرممکن نیست. در اینجا چند راه ممکن برای غلبه بر کمبود منابع وجود دارد :
– اولویت بندی فعالیت های بازاریابی: ممکن است نتوانید هر کاری را که می خواهید یا نیاز دارید با استراتژی بازاریابی خود انجام دهید، بنابراین باید فعالیت های بازاریابی خود را بر اساس اهمیت و فوریت آنها اولویت بندی کنید. شما باید بر روی فعالیت های بازاریابی تمرکز کنید که بیشترین تأثیر را بر اهداف و اهداف شما دارند و بیشترین ارزش را برای مشتریان و ذینفعان شما فراهم می کنند. همچنین باید از فعالیت های بازاریابی که تأثیر کمی بر اهداف و مقاصد شما دارند و یا ارزش کمی برای مشتریان و ذینفعان شما ایجاد می کنند، اجتناب کنید یا حذف کنید .
– از منابع فعلی خود استفاده کنید: ممکن است منابع بیشتری از آنچه فکر می کنید در اختیار داشته باشید، بنابراین باید از منابع فعلی خود برای به حداکثر رساندن پتانسیل و کارایی آنها استفاده کنید. شما باید از منابعی که در حال حاضر دارید، مانند مشتریان فعلی، شرکا، تامین کنندگان، کارمندان یا فناوری استفاده کنید. همچنین باید به دنبال راه هایی برای بهبود یا بهبود منابع فعلی خود باشید، مانند کاهش هزینه ها، افزایش بهره وری، بهبود کیفیت یا ارتقاء فناوری .
– به دنبال منابع خارجی باشید: ممکن است به تنهایی منابع کافی نداشته باشید، بنابراین باید به دنبال منابع خارجی برای تکمیل یا تکمیل منابع داخلی خود باشید. شما باید به دنبال فرصت هایی برای همکاری یا شراکت با سایر شرکت ها یا سازمان هایی باشید که اهداف و مقاصد مشابه یا مکملی دارند و می توانند منابع اضافی مانند تخصص، دسترسی، قرار گرفتن در معرض یا بودجه را در اختیار شما قرار دهند. همچنین باید به دنبال فرصت هایی برای برون سپاری یا واگذاری برخی از فعالیت های خود باشید .
Reference:
- Kotler, P., & Keller, K. L. (2016). Marketing management. Pearson.
- Armstrong, G., & Kotler, P. (2015). Marketing: An introduction. Pearson.
- Aaker, D. A., Kumar, V., & Day, G. S. (2007). Marketing research (Vol. 10). John Wiley & Sons.
- Porter, M. E. (2008). Competitive strategy: Techniques for analyzing industries and competitors.
- Ries, A., & Trout, J. (2001). Positioning: The battle for your mind.
- Christensen, C.M., Anthony S.D., Roth E.A., et al.(2004) Seeing What’s Next: Using the Theories of Innovation to Predict Industry Change
- Keller, K.L.(1993) Conceptualizing Measuring and Managing Customer-Based Brand Equity
- Levitt T.(1960) Marketing Myopia
- Zeithaml V.A.(1988) Consumer Perceptions of Price Quality and Value: A Means-End Model and Synthesis of Evidence
10.Kotler P.(1973) Atmospherics as a Marketing Tool
11.Berry L.L.(1980) Services Marketing is Different
12.Holbrook M.B.(1987) What is Consumer Research?
13.Pine B.J.II(1993) Mass Customization: The New Frontier in Business Competition
14.Sheth J.N., Mittal B.(1999) Customer Behavior: A Managerial Perspective
15.Schmitt B.H(1999) Experiential Marketing
16.Gupta S., Lehmann D.R(2006) Managing Customers as Investments: The Strategic Value of Customers in the Long Run
17.Wilson D.T(1975) Buyer-Seller Relationships
18.Moorman C., Zaltman G(1992) Relationships Between Providers and Users of Market Research
19.Gronroos C(1984), Service Management and Marketing
20.Vargo S.L., Lusch R.F(2004), Evolving to a New Dominant Logic for Marketing
21.Day G.S(1994), The Capabilities of Market-Driven Organizations
22.Webster F.E.Jr(1988), Rediscovering the Marketing Concept
23.Anderson J.C.and Narus J.A(1990), A Model of Distributor Firm and Manufacturer Firm Working Partnerships
24.Churchill G.A.Jr.and Surprenant C.(1982), An Investigation into the Determinants of Customer Satisfaction
25.Bagozzi R.P.and Yi Y.(1988), On the Evaluation of Structural Equation Models
26.Hunt S.D.and Morgan R.M.(1995), The Comparative Advantage Theory of Competition
27.Kohli A.K.and Jaworski B.J.(1990), Market Orientation: The Construct Research Propositions and Managerial Implications
28.Parasuraman A.et al,(1985),A Conceptual Model of Service Quality and Its Implications for Future Research
29.Rust R.T.et al,(2000),Driving Customer Equity
30.Zeithaml V.A.et al,(1996),The Behavioral Consequences of Service Quality
31.Bettman J.R.et al,(1998),Satisfaction as a Process vs Satisfaction as an Outcome
32.Garvin D.A,(1983),Quality on the Line
33.Gronroos C,(1979),A Service-Oriented Approach to Marketing of Services
34.Holbrook M.B.and Hirschman E.C,(1982),The Experiential Aspects of Consumption: Consumer Fantasies Feelings and Fun
35.Kotler P.et al,(2002),Marketing Professional Services – Forward Thinking for Turbulent Times